.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز

روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد.


كيهان: «اين 2 سال»

«اين 2 سال» عنوان يادداشت روز كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن مي خوانيد:
در آستانه سفر رييس جمهور به نيويورك به نظر مي رسد امريكا نيازمند آن است كه مجموعه پروژه هايي را كه در دو سال گذشته عليه ايران اجرا كرده، يك بار جمع بندي كند. هدف اين جمع بندي قاعدتا اين است كه واشنگتن به يك ارزيابي نهايي درباره رويارويي استراتژيك خود با ايران دست پيدا كند و سپس بر مبناي آن تصميم بگيرد كه گزينه بعدي در مقابل ايران چه مي تواند باشد و آيا اساسا گزينه ديگري قابل ايجاد است يا نه.

1- در دو سال گذشته آمريكايي ها بيش از هر چيز سعي كرده اند از طريق تحولات مربوط به سياست داخلي بر سياست خارجي و راهبردهاي امنيت ملي و ايران و بر نوع تعريف آن از منافع منطقه اي و فرامنطقه اي اش تاثير بگذارند. در واقع فرض بنيادي امريكا در اين مدت اين بوده است كه آسان ترين راه براي تغيير سياست خارجي ايران اين است كه داخل ايران اتفاقي بيفتد.

اولين مشكلي كه آمريكايي ها در اين زمينه با آن مواجه بوده اند اين بوده است كه فرضا اگر هم قرار باشد در داخل ايران تغييراتي شكل بگيرد، اين روند بسيار كند و زمان بر خواهد بود و در حالي كه تغييري كه امريكا در سياست خارجي ايران (سياست هسته اي و سياست منطقه اي) منتظر و پي گير آن است، امري اضطراري و فوري است.

منابع غربي خود اين پارادوكس را به اين شكل تصوير كرده اند كه در ايران دو ساعت وجود دارد: ساعت اتمي و ساعت تحولات داخلي حتي در دوران اوج فتنه 88 تحليل استراتژيست هاي غربي اين بود كه ساعت اتمي در ايران بسيار تندتر از ساعت تحولات داخلي كار مي كند و در نتيجه هرگونه استراتژي كه بخواهد فرايندهاي سياست خارجي در ايران را با استفاده از مكانيسم هاي مرتبط با سياست داخلي كنترل كند، همواره گرفتار نوعي تاخير فاز خواهد بود.

مشكل بزرگتر اين نوع نگاه البته جاي ديگري است. برخي منابع و مخازن مطالعات استراتژيك در غرب اخيرا هشدار مي دهند كه گويا ساعت تغييرات داخلي در ايران -يا آنطور كه خانم كلينتون در ايام فتنه 88 مايل بود بگويد: «ساعت براندازي»- كاملا از كار افتاده و يا چرخشي معكوس را آغاز كرده است.

يك جريان داخلي كه بتواند با استفاده از فشار اجتماعي براي نظام دردسر درست كند، آخرين گزينه اي بود كه غربي ها اميد داشتند با فعال كردن آن استراتژي مهار ايران به ثمر بنشيند.

اين برگ اكنون كاملا سوخته است. ديگر نه فقط اميدي به اين نيست كه جريان اصلاح طلب در داخل ايران بتواند عصايي زير بغل سياست هاي غرب بگذارد، بلكه اساسا محل ترديد است كه ديگر چنين جرياني وجود داشته باشد.

غرب اكنون بايد محاسبه كند كه آتش زدن چند سطل آشغال و به راه انداختن مختصري سر و صدا آيا ارزش آن را داشته است كه ارزشمندترين ذخيره هاي خود در ايران را كه بيش از 20 سال براي پرورش آنها زحمت كشيده بود، نيست و نابود كند؟ و حالا كه اين اتفاق نه به دست سيستم حكومتي بلكه به دست مردم ايران رخ داده، آيا جايگزني براي آن وجود دارد؟

2- درون منطقه خاورميانه كه مهم ترين صحنه نزاع ايران و غرب است، پس از يك دوره بلاتكليفي و روزمرگي، اكنون نتايج منازعه راهبردي ايران و غرب در حال آشكار شدن است.

در عراق، اگرچه امريكايي ها راهبرد خود را ايجاد بن بست در فرايند سياسي و جلوگيري از نخست وزير شدن مالكي به هر قيمت قرار داده بود، اما اكنون نشانه هاي واضحي وجود دارد كه كاخ سفيد نهايتا بايد نخست وزير گزينه مورد حمايت ايران را بپذيرد با اين تفاوت كه مالكي ظرف يك سال گذشته دوست و دشمن خود را به خوبي از هم بازشناخته و به ميزان صداقت طرفين بازي پي برده است.

آنچه احتمالا اين فرايند را تسريع خواهد كرد، خروچ بخش اعظم نيروهاي رزمي ارتش امريكا از عراق است كه به طور طبيعي بر قدرت چانه زني آن در معادلات سياسي درون عراق تاثير جدي خواهد گذاشت.

در افغانستان، امريكايي ها مدتهاست تاكيد مي كنند قبول دارند كه هيچ استراتژي به جز استراتژي منطقه اي كه ايران در مركزيت آن قرار داشته باشد، قادر به جمع و جور كردن مسئله نيست. با اين حال امريكا تا امروز به اين دليل كه نمي خواست اينطور به نظر برسد كه موضوع هسته اي ايران اولويت خود را از دست داده است از ارائه تقاضاي رسمي كمك از ايران خودداري مي كرد.

اكنون گزارش هايي در دست است كه نشان مي دهد امريكايي ها به تدريج خود را ناچار مي بينند حركت به سمت ايران و درخواست كمك از آن را آغاز كنند و اين اتفاق به زودي رخ خواهد داد.

اين گرايش احتمالا بيش از هر چيز ناشي از آن است كه امريكايي ها دريافته اند وضعيت در افغانستان اضطراري تر از آن است كه بتوان آن را به عنوان حاشيه اي بر بحث هسته اي ايران در نظر گرفت.

اينكه متقابلا ايران چه واكنشي به اين درخواست نشان خواهد داد موضوع اين نوشته نيست، اما واضح است كه حاد شدن نيازهاي منطقه اي امريكا به زودي آرايش هاي ژئوپلتيك در منطقه خاورميانه را به نحوي دگرگون خواهد كرد كه امريكا به خوبي دريابد در اثر حوادث سال 88 اين گزاره كه ايران قدرت اول منطقه است، به هيچ وجه تغيير نكرده است.

3- صحنه سومي كه بررسي آن براي كامل شدن اين تصوير لازم است، مسئله هسته اي ايران است. امريكايي ها در يك و نيم سال گذشته، با اين فرض كه تنها راه خارج كردن ايران از وضعيت آستانه اي، تهي كردن انبار ايران از مواد هسته اي است -چرا كه دو جزء ديگر وضعيت آستانه اي يعني دانش و تجهيزات به هيچ شكلي قابل محدود شدن نيست- روي اين پروژه تمركز كردند.

در اين مدت و با وجود فراز و نشيب هاي پيچيده ديپلماتيك و اطلاعاتي نه فقط اين هدف حاصل نشده بلكه ايران در دو حوزه توليد مواد هسته اي و مهارت غني سازي پيشرفت هاي بسيار قابل توجهي كرده كه شايد تا همين يك سال قبل در خود ايران هم به اين شكل پيش بيني نمي شد.

ايران اكنون بر مبناي يك برنامه مدون از پيش تعيين شده حجم مواد كم غني شده خود در نطنز را افزايش مي دهد و فناوري هاي پيشرفته تر مربوط به ماشين هاي سانتريفيوژ را تست مي كند.

مهم تر از اين، ايران در شرايط فعلي در تكنيك هاي غني سازي 20 درصد مهارت كاملي به دست آورده كه به لحاظ راهبردي بسيار ارزشمند است البته همانطور كه به طور رسمي هم اعلام شده ايران قصد ندارد همه ذخيره مواد كم غني شده خود را به اورانيوم 20 درصد تبديل كند ولي نفس اين موضوع كه ايران اكنون تمام مشكلات مهندسي و فني مربوط به غني سازي 20 درصد را حل و در كنار آن بيش از 20 كيلو از اين مواد را هم ذخيره كرده است، تنگناهاي جدي براي غرب در هرگونه مذاكره آتي بوجود خواهد آورد.

ايران هزينه غني سازي 20 درصد را پيشاپيش با قطعنامه 1929 و تحريم هاي يك جانبه ما بعد آن پرداخت كرده است وحالا نوبت غربي هاست كه راهي براي كنار آمدن با اين عرصه جديد كه پيش روي ايران گشوده شده بيابند.

احتمالا به دليل پيش بيني همين تنگناهاست كه غربي ها اكنون قادر به تصميم گيري در مورد مذاكرات وين نيستند و دائما بر مذاكره هسته اي با گروه 6 تاكيد مي كنند كه مي دانند از نظر ايران تكليف آن روشن است.

اگر مجموعه اين موارد يعني ارزيابي هاي داخلي، منطقه اي و هسته اي را كنار هم بگذاريم واضح است كه با وجود همه تلاش ها و توطئه هايي كه امريكايي ها در يك سال گذشته انجام داده اند، شاخص هاي امنيت ملي ايران بهبود يافته است.

اين مستقيما به آن معناست كه طراحي هاي غرب عليه ايران با وجود همه ريزه كاري هايي كه در آن به كار رفته و ابزارهاي متعدد داخلي و خارجي كه براي اجراي آن در نظر گرفته شده بود، هيچ كدام حتي به كسري از نتايج تعيين شده نرسيده است.

به عبارت ديگر مي توان گفت كه ايران يك بار ديگر يك نبرد تركيبي را كه در آن ابزارهاي سخت، نرم و نيمه سخت مخلوط شده بود، از امريكا برده است. طبيعي است كه اين گذشته، اثر خود را در آينده خواهد گذاشت و غربي ها از اين به بعد مجبورند در شرايطي با ايران مواجه شوند كه انبانشان از هميشه تهي تر است.

اگر امريكا استراتژي خود در مقابل ايران در 2 سال گذشته را يك بار جمع بندي كنند، ارزيابي نهايي چيزي غير از اين نمي تواند باشد كه از ايران جا مانده اند. صرف نظر از اينكه گزينه بعدي چه باشد، اين ارزيابي تبعاتي غير قابل چشم پوشي در آينده مناسبات ايران و غرب خواهد داشت.

رسالت:«طراحي دشمن در دو حوزه»

«طراحي دشمن در دو حوزه» سرمقاله امروز روزنامه رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن مي خوانيد:
بيانات صريح و شفاف رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار اعضاي مجلس خبرگان حاوي نکات بسيار مهمي بود که هر يک در جاي خود قابل تفسير و بررسي است. يکي از نکات مهمي که معظم له در اين ديدار بدان اشاره فرمودند طراحي و اقدامات دشمن در دو حوزه اعتبارزدايي از دين و بي اعتماد سازي مردم نسبت به حاکميت اسلامي بود.‏

شبهه پراکني، اعتبارزدايي از دين، جداکردن مردم از اصول و بينات ديني و بي اعتماد سازي مردم نسبت به حاکميت اسلامي يکي از حربه هاي دشمنان انقلاب اسلامي در شرايط کنوني است.

تحليل گفتمان انقلاب اسلامي بدون در نظر گرفتن علقه هاي اسلامي و مذهبي مردم، نقش تعيين کننده ولايت فقيه و جنس مردم سالار نظام غير قابل ممکن است. در واقع اسلام، ولايت و مردم هسته مرکزي گفتمان انقلاب اسلامي را تشکيل مي دهند.

تا زماني که بين اين سه محور تجانس و تمايل وجود دارد هيچ اهرمي نمي تواند موتور محرک انقلاب اسلامي را از کار بيندازد. اما کوچکترين فاصله اي بين اين سه مولفه حياتي کليت ارگانيسم نظام اسلامي را به لحاظ محيط داخلي و محيط خارجي آسيب پذير مي کند.‏

دشمن با فهم صحيح اين موضوع در صدد است با فاصله انداختن بين مردم و اسلام و همچنين با بي اعتماد سازي آنها از حاکميت اسلامي موتور محرکه گفتمان را از کار بيندازد و يا حداقل زمينه را براي آسيب پذيري سيستم فراهم نمايد. چرا که در 31 سال گذشته ويژگي هاي درهم تنيدگي سه محور اسلام، ولايت و مردم به هر حيث مانع از دست اندازي و توطئه هاي شوم دشمن بوده است.‏

حوادث انتخابات در سال گذشته نشان داد اين امتزاج نظري و عيني در سه دهه گذشته نه تنها تضعيف نشده بلکه اين قدرت زايد الوصف را در دل گفتمان انقلاب پديد آورده که قادر است در مقابل پيچيده ترين متدهاي براندازي در قرن بيست و يکم مقاومت کند و مانع از هر گونه اخلال و يا ناسازگاري گردد.از اين رو دشمن با تجربه گرفتن از ناکامي هاي پي در پي خود در 31 سال گذشته در صدد است با اعتبار زدايي از دين و بي اعتماد سازي مردم به حکومت و به خصوص دولت و مجلس اصولگرا اين انسجام و فرم متکامل را به هم بريزد.

پژوهشگران بين سرمايه هاي اجتماعي و ميزان اعتماد عمومي به حکومت يک رابطه مستقيم برقرار مي کنند. به هر ميزان شکاف بين دولت و ملت تعميق شود از ميزان سرمايه اجتماعي کاسته مي شود و هر چقدر سرمايه هاي اجتماعي افزايش يابد اين شکاف کم رنگ مي شود.

اين روزها همسو و همصدا با سناريو خطرناک دشمن، برخي ورشکستگان سياسي با تعميم و تحميل شکست خود به ملت مدعي اند موجي از بي اعتمادي کشور را فرا گرفته است و انقلاب را نمي توان با بدگماني اکثريت مردم اداره کرد. به طور مشخص اين عده مي گويند:«حاکميت سياسي اعتماد عمومي را هزينه‌ حفظ احمدي نژاد در قدرت کرد تا شکاف دولت و ملت همچنان افزايش يابد».

البته بحران اعتماد سياسي پديده اي نيست که يک شبه شکل بگيرد و هيبتي مبهم و سيال داشته باشد و نتوان وجهه ملموسي براي آن ترسيم کرد. دشمن در نهم دي و 22 بهمن به صراحت ديد که مردم اعتمادشان به دولت و نظام نه تنها کم نشده است بلکه در هنگام احساس خطر مسئوليت بيشتري براي خود قائل مي شوند.

اما در عين حال نمي توان از تلاش دشمن در اين زمينه نيز غافل شد. اين عده قطعات پازل دشمن را به دوش مي کشند و در موعد مقرر با هدايت هاي پنهان و آشکار دستگاه هاي تبليغاتي غرب تکه مورد نظر را در جاي خود مي گذارند.‏

يکي از وظايف اصلي مسئولان سياسي و روحانيت در مقابله با اين توطئه اميد دادن به مردم است. فضاي عمومي جامعه بيشتر از هر زمان ديگر نيازمند اميد بخشي به مردم و همگرايي مسئولان است.

کشور در آستانه تحولات بزرگي در ساحات مختلف سياسي، اقتصادي و فرهنگي قرار دارد. مديريت عالمانه اين تحولات در گرو آگاهي بخشي به جامعه و تقويت روحيه اميد به آينده است.‏

مقام معظم رهبري فرمودند:«يك كليد اصلى وجود دارد و آن اميد دادن و اطمينان دادن به مردم است. اين كارى است كه به عهده‌ من و شماست: ما معممين، ما مسئولان، ائمه‌ محترم جمعه؛ كار بايد اين باشد كه به مردم اميد بدهيد و اطمينان بدهيد. اگر مردم نااميد شدند، اعتماد خودشان را از دست دادند، متزلزل شدند، شكست قطعى است.

آن چيزى كه جنگنده را، رزمنده را در جبهه نگه مي دارد، اميد است. بايد اميد داشته باشد، بداند كه مي تواند به پيروزى برسد. اين اميد را بايد زنده نگه داشت. عامل اصلى پيروزى، در صحنه بودن مردم است؛ عامل در صحنه بودن مردم، اميد و اطمينان آنهاست».

استمرار فضاي ستيزآلود سياسي و به فراموشي سپردن اصل مهم انسجام و يک دلي مسئولان کشور، نتيجه اي به جز نا اميدي مردم و القاي ناکارآمدي نظام ندارد.‏

يکي ديگر از ترفند هاي نخ نماي دشمن شبهه پراکني ديني و ايجاد ترديد در مسلمات و بينات مذهبي- اعتقادي مردم است.

البته اين پروژه در اواسط دهه 70 کليد خورد اما جرم و حجم آن به حدي نبود که بتواند لطمه اي به اين شجره طيبه که ميراث 1400 سال مجاهدت متدينين و تفقه فقيهان است وارد نمايد.

در هشت سال اصلاحات در راس قوه اجرايي کشور بي سابقه ترين اهانت ها و توهين ها به مقدسات و ارزشها، از قلم و لسان نزديکان آقاي خاتمي و ساير استراتژيست هاي دوم خردادي صورت گرفت اما در عمل هيچ عزمي از جانب رئيس جمهور وقت براي دفاع از ارزشها وجود نداشت و صحنه سياسي و اجتماعي کشور به آوردگاه تعارضات فلسفي و هويتي بر سر مسائلي مورد پذيرش عموم مردم تبديل شده بود.

اين توطئه بخش مهمي از پازل دشمن در بي اعتبار سازي دين براي مردم بازي مي کرد. عبدالكريم سروش در همين دوران ادعا كرد:«حكومت ديني جلوي رشد علمي مردم را مي گيرد» ، سعيد حجاريان نوشت:«قدرت با دين در آميخته و نقد قدرت نيز از معبر نقد دين رسمي مي گذرد» اكبر گنجي بي شرمانه مدعي شد:«خشونت هاي روز عاشورا معلول تعارض هاي قومي و بالاخص نتيجه خشونت پيامبر در جنگ بدر، احد، خندق و... بود» ، روزنامه ايران ارگان دولت به نقل از مراد ثقفي نوشت:«سکولاريسم مقدمه، مبنا و زيرساخت دموکراسي است. ما حکومت غير سکولار دموکراتيک نداريم».

حميدرضا جلايي پور هدف از انقلاب اسلامي را تنها در تحقق «جمهوريت» منحصر نمود، احمد قابل خواستار عدم ممنوعيت «همجنس بازي» شد و سالار بهزادي تفكر «شيعه» را موجب انحطاط مملكت دانست، چون معتقد بود تفكر شيعه مانع تحقق «دموكراسي» است. و...‏

عملکرد واکنش برانگيز و وهن آلود اذناب دشمن در داخل کشور موجي از مخالفت با اين فضاي دين ستيز به وجود آورد و گفتمان عمومي کشور تغيير کرد. ديگر مخالفت با اسلام و انقلاب سکه رايج نبود بلکه هر کس دم از اسلام و امام مي زد مي توانست اميدي به اقبال مردم داشته باشد.

اين موضوع شکست سختي براي دشمن محسوب مي شد چرا که هر آنچه در دهه 70 بافته بود به يک باره از دست رفت و مردم به مراتب از گذشته ديندارتر و معتقدتر شدند و با آراي خود به يک گفتمان انقلابي که اصيل ترين و ناب ترين شعارهاي امام و انقلاب را سر مي داد نشان دادند که موضع سختي در برابر دين ستيزان اتخاذ کرده اند.‏

دشمن امروز به تغيير گفتمان عمومي کشور بيش از هر کسي آگاه است لذا به آرامي و در پس نقاب نفاق و تزوير سعي دارد همان رويکرد را دنبال کند اما اين بار با شعارهاي اسلامي و ادعاي پيروي از خط امام(ره).

اشاره ظريف رهبر فرزانه انقلاب در ابتداي فتنه 88 به مسجد ضرار مويد تلاش هاي دشمن براي فريفتن جامعه اسلامي در پرده نفاق بود که البته مردم از اين آزمون عظيم سربلند بيرون آمدند اما متاسفانه برخي نخبگان فريب اين ظاهرسازي ها را خوردند.‏

اين نفاق دين ستيزانه به مراتب رسالت نهادهاي ديني را مضاعف مي کند. دولت در اين زمينه مسئوليت خطيري بر عهده دارد اما اين به معناي نفي رسالت ساير نهادها و مراجع ديني نيست.

رهبر معظم انقلاب در اين زمينه با خطاب قرار دادن اعضاي مجلس خبرگان فرمودند:«وظيفه دولت زمينه‌سازى است؛ وظيفه‌ عملياتى و ميدانى به عهده روحانيت است، به عهده‌ زبدگان است، به عهده‌ نخبگان حوزه و دانشگاه است. اين وظيفه‌ ميدانى است. من امروز نگاه مي كنم جاى اين مجموعه‌ مكرم دينى و علمى را در خيلى جاها خالى مى‌بينم».

به هر حال داشتن يک تصوير درست از هندسه زمين بازي، بازشناسي دوست و دشمن از يکديگر، بصيرت و آگاهي سياسي، اطلاع از مناسبات زماني و مکاني يک کنش سياسي و... جزء مقدمات و بديهيات رفتار سياسي و ديني در شرايط کنوني است.

«مَنْ اعتبر أبصر و مَنْ أبصر فَهِمَ و مَنْ فَهِمَ عَلِمَ؛ کسي که عبرت آموزد آگاهي يابد و کسي که آگاهي يابد، مي‌فهمد و آنکه بفهمد، دانش آموخته است». ( ترجمه نهج‌البلاغه، محمد دشتي، ، خطبه 208)‏

تهران امروز:«رمز عمليات ما، يا حسين بود آقاي رئيس ‌جمهور»

«رمز عمليات ما، يا حسين بود آقاي رئيس ‌جمهور» عنوان يادداشت روز تهران امروز به قلم سيدجواد سادات‌رضوي است كه در آن مي خوانيد:
تكيه بيش از حد رئيس‌جمهور و برخي اطرافيانشان درباره «مكتب ايراني»، «ايرانيت» و «كوروش كبير» نشان‌دهنده خط خاصي است كه از سوي دولتمردان براي «ايجاد و ساخت سازواره جديد گفتماني»‌ در عرصه سياسي ايران پيگيري‌مي‌شود.

دولتمردان در حالي به طور افراطي به تقويت «گفتمان ايرانيت» پرداخته‌اند كه مشخص نيست ضرورت احياي چنين چيزي آن‌هم در چنين زماني چيست؟ اين مسئله تا بدانجايي پيش رفت كه جمعه‌شب رئيس‌جمهور در گفت‌وگوي زنده با شبكه خبر، منشور كوروش را آن‌چيزي دانست كه ايران براي مديريت جهان مي‌خواهد.

البته اين سخن كه منشور حقوق‌بشر كوروش جهاني است و حاوي ارزش‌هايي است كه ملت‌ها به آن احترام مي‌گذارند البته سخن حقي است و در آن كمتر كسي ترديد دارد ولي مسئله اينجاست كه مگر گفتمان انقلاب اسلامي كه امام خميني(ره) مبتني بر آموزه‌هاي متعالي اسلام بنا نهاد و با آن ملت ايران و جهان اسلام را بيدار ساخت چه ايرادي دارد كه به نمونه و بدلي از اين دست نيازي افتد.

آقاي احمدي‌نژاد در اين برنامه گفته است: «دنيا به گفته كارشناسان دو مديريت دارد، يكي آمريكايي كه شكست خورده و امتحان خود را پس داده است و حال مي‌پرسند مديريت ايراني چگونه است؛ كه ما مي‌گوييم نمونه‌اي از آن، اين منشور كوروش است.»

واقعيت آن است كه كوروش نازنين است ولي در حد خويش زيرا اولاتر از او نيز براي نمايش مديريت ايراني كه حاوي و واجد ارزش‌هاي انقلاب اسلامي باشد، وجود دارد.

مردمسالاري:«در راس امور بودن مجلس به شرايط خاص مربوط نيست»

«در راس امور بودن مجلس به شرايط خاص مربوط نيست» سرمقاله امروز روزنامه مردمسالاري به قلم کورش شرفشاهي است كه در آن مي خوانيد:
همواره بين دولت و مجلس چالش هايي وجود داشته، دارد و خواهد داشت و اين به واسطه عمل به قانون و نحوه تصويب و اجراي آن است اما در 5 سال گذشته گويا قرار شده برخي اصول قانون اساسي معنا و مفهوم واقعي خود را از دست بدهد و آن چيزي ملا ک قرار گيرد که مورد تاييد دولت باشد.

اگر باور داريم که امام خميني(ره) بنيانگذار نظام جمهوري اسلا مي ايران بوده است و بدون وجودايشان هنوز رژيم شاهنشاهي بر اين کشورحاکم بود بايد اين را نيز بپذيريم که بيانات ايشان همواره اثرگذار بوده و خواهد بود و نمي توان بنابر ملا حظات شخصي و سياسي، يک خط از نظرات ايشان را قبول داشت و يک صفحه را ناديده گرفت.

و اما احمدي نژاد در آخرين گفت وگوي زنده خبري در شبکه 6 سيما جمله معروف امام مبني بر اين که «مجلس در راس امور است» را مربوط به شرايط گذشته دانست و چنين تشريح کرد که «بعضي ها يک جمله امام را متعلق به زماني که نظام ما پارلماني بوده برجسته مي کنند.

آن زمان رئيس جمهور مسوول اداره کشور نبوده بلکه نخست وزير مسوول اداره کشور بوده که از طريق مجلس انتخاب مي شده آن موقع مجلس بالا ترين بود ... رئيس جمهور مجري قانون اساسي است مسوول امور اداري برنامه بودجه و استخدامي کشور است يعني ساير قوا هم اگر بخواهند کاربرنامه، بودجه، استخدامي و اداري داشته باشند مسوولش رئيس جمهور است.»

البته به نظر همه کساني که حاکميت قانون را حرف اول هر نظام وحکومتي مي دانند و به قانونمداري و اجراي قوانين احترام مي گذارند مي توان براي رفع سو» تفاهم ها به قانون اساسي مراجعه کرد شکي نيست که در قبل از بازنگري قانون اساسي نظام سياسي ايران نوعي نظام پارلماني بود اما هرگز اين سخن به مفهوم آن نيست که پس از بازنگري، به نظام سياسي - رياستي مبدل شده باشد و ما از نوعي سيستم سياسي هم چون آمريکا برخوردار باشيم بلکه همچنان نظام سياسي ايران نيمه رياستي و نيمه پارلماني است و مانند نوعي سيستم سياسي شبيه کشور فرانسه است اين تعبير صرفا نظر نگارنده نيست بلکه تفسير حقوق دانان از اصول قانون اساسي پس از بازنگري سال 1368 است و چنانچه بخواهيم بيانات رهبر کبير انقلاب امام خميني (ره) را به گونه اي ديگر تفسير کنيم بايد به اصول قانون اساسي و تفسير حقوق دانان استناد کنيم.

اول اين که پس از انتخاب نمايندگان در حوزه هاي انتخابيه بر اساس اصول 66 و 67 قانون اساسي، آنان در صحن علني حاضر شده و قسم خود را با اين جمله آغاز مي کنند که «من در برابر قرآن مجيد به خداي متعال سوگند ياد مي کنم» در حالي که رئيس جمهور پس از کسب آراي اکثريت مردم با حضور در صحن علني مجلس چنين مي گويد«من به عنوان رئيس جمهور در پيشگاه قرآن کريم و در برابر ملت ايران به خداوند متعال سوگند ياد مي کنم» يعني آن که رئيس جمهور بايد در برابر نمايندگان مردم سوگند يادکن

استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 2.396 seconds.